قانون ده هزار ساعت چیست؟
افراد موفق فقط سختتر یا بسیار سختتر از بقیه کار نمیکنند. آنان بسیار بسیار سختتر کار میکنند. این تفکر که به برتری در انجام دادن وظیفهای پیچیده متضمن یک سطح بحرانی حداقل تمرین است، دوباره و دوباره خود را در پژوهشهای کارشناسان نشان میدهد. در حقیقت پژوهشگران روی موضوعی دست گذاشتهاند که به باور آنان عددی جادویی برای استادی است: ده هزار ساعت.
قانون ده هزار ساعت نتیجه یک تحقیق است که در سال 1990 توسط عدهای از روانشناسان روی افراد موفق انجام شد. آقای مالکوم گلدول در کتاب "تافتههای جدا بافته (Outliners)" نتیجه این بررسی را منتشر کرد.
تحقیقات پس از انتشار، بسیار مورد استقبال قرار گرفت. مقالات بیشماری در تعریف، تمجید و توصیف قانون ده هزار ساعت نوشته شد.
این گروه با بررسی زندگی حرفهای افراد موفق به یک نتیجه جالب دست یافتند. آنها زندگی آهنگسازان معروف، فوتبالیستها، بزرگان دنیای کامپیوتر و... را بررسی کردند. در کمال شگفتی به این نتیجه رسیدند که عموم آنها بهطور میانگین؛ برای اینکه به حد کمال خود برسند و ستاره دنیای خود شوند، حدود ده هزار ساعت مداوم و خستگیناپذیر کار (تمرین) کردهاند؛ و ناخواسته قانون ده هزار ساعت را رعایت کردهاند.
چگونه از قانون ده هزار ساعت استفاده کنیم؟
اگر بهطور میانگین روزانه هشت ساعت برای حرفه موردعلاقه خود وقت بگذارید، حدوداً پنج سال و نیم بعد در آن حرفه جز بهترینها خواهید بود. هرچقدر زمان و ساعتی که در روز وقت میگذارید بیشتر باشد، نتیجه زودتر حاصل خواهد شد؛ اما باید این مورد را هم در نظر بگیرید که ساعتهای تمرین در روز بستگی به عوامل زیادی خواهد داشت، مانند اینکه علاوه بر تمرین باید درستان هم بخوانید، یا اگر شاغل هستید باید زمان زیادی را صرف کار، استراحت و رفتوبرگشت به منزل کنید و ببینید که انرژی باقیمانده در بدنتان چند ساعت تمرین در یک روز را پوشش میدهد.
نگران ساعاتی که باید تمرین کنید، نباشید؛ چیزی که اهمیت دارد خود تمرین است، شما میتوانید حتی روزی دو ساعت تمرین کنید، اما تمرین را بههیچعنوان کنار نگذارید! کسی که شمارا مجبور نکرده در پنج سال در رشته خود فوق تخصص بگیرید! حالا چند سال دیرتر چه اشکالی دارد. عنوان متخصص میتواند
مدتی منتظر شما بماند؛ اما ادامه دادن این راه خیلی اهمیت دارد. "بقول قدیمیها آهسته و پیوسته "میتوان هر قلهای را فتح کرد.
برای التزام به تمرین به چه چیزی نیاز داریم؟
در نظر داشته باشید که نمیشود بدون عشق و علاقه به تمرین در حرفهای خاص پرداخت. تمرین زمانی نتیجه میدهد که سوار جت شخصی پشتکار که با سوخت عشق و علاقه تجهیز شده است شده باشید؛ و تا لحظه رسیدن به قله از آن پیاده نشوید. اگر علاقهای در کار نباشد، همان هفته اول از تمرین بیزار خواهید شد. علاوه بر قانون ده هزار ساعت؛ عواملی زیادی در زمان رسیدن به موفقیت دخیل خواهند بود، مانند سن، شخصیت، ژنتیک، جامعه، خانواده و... که با یک چیدمان درست و برنامهریزی اصولی میتوان از هر نو عواملی یک پله موفقیت ساخت. در اینجا هم عشق و علاقه به هموار کردن مسیر کمک شایانی خواهد کرد.
تمرکز، تمرکز
تمرکز، تمرکز و بازهم تمرکز؛ شاهکلید موفقیت در تمام زمینههای زندگی تمرکز نامیده میشود. با افزایش تمرکز میتوانید بهرهوری و راندمان خود را در تمام زمینهها افزایش دهید تا بتوانید با صرف زمان کمتر بیشتر کارهای روزانه خود را به بهترین نحو انجام دهید. وقتی تمام تلاش و تمرکز خود را متوجه کاری خاص کنید؛ دلیلی وجود ندارد که موفق نشوید. میتوان باپشتکار، ممارست و مطالعه اصولی هر قلهای در جهان را فتح کرد. فقط یادتان باشد که تمرکز در یک کار بهترین حالت رسیدن به موفقیت است، از این شاخه به آن شاخه پریدن اکیداً پرهیز کنید. در
حقیقت اکثر افراد فقط زمانی به آن ساعات دست مییابند که برنامهریزی خاصی داشته باشند.
آنچه قصههای افراد موفق را بهراستی متمایز میکند، استعداد خارقالعادهشان نیست؛ بلکه استفاده خارقالعاده از فرصتهایشان است. همه افراد استثنایی از نوعی فرصتهای غیرمعمول برخوردار شدهاند.